loading...

پیچیده اما ساده مثل بارون

روز نوشت و خاطرات شخصی

بازدید : 314
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 2:36


به نام خدا
حبیب تماس گرفت وجویای احوال شد؛کمتر تلفنش را جواب میدهم وشاید ناراحت هم بشود؛ از بی پناهی وبی کسی این بچه واین وضعیت بلاتکلیفش درهمه این سالها ناراحتم واز اینکه پولی ندارم که بتوانم قدمی‌برایش بردارم واورا نجات دهم شرمسارم؛بسیار از وضع او وآنچه را که تحمل میکند دراین ۱۷سال واندی ناراحتم ودرک میکنم؛حق او حقا" این نیست؛با من که حرف میزند بیشتر ناراحت میشوم-احسان درمورد خواهرزاده اش صحبت کرد ونگران او بود؛امروز متوجه شدم به اتهامی‌فوق العاده سنگین متهم است وبسیاربهم ریخت وخودم هم تعجبم کردم امیدوارم دفاع مناسبی داشته باشد واینگونه اغفال نشده باشد که درگیر این امر بوده باشد-اشرفی لایحه مجددی به دادگاه داد وپیامکی هم برای مسوولان عالی مربوطه فرستاده وامیدوارم آنچه عدالت است ساری وجاری شود-دکتر حسین درخصوص ادامه کارهاوموارد شراکتش صحبت کرد؛ان شاالله خیر است-حمید اطلاع داد که وکیل وکالت اورا پذیرفته ولایحه‌‌‌ای به دادگاه نوشته وامیدوارم مورد بررسی دقیق قرارگیرد؛لایحه جامع وکامل ومفیدی بود-شنیدم یکی از موکلین وکیل ما هم محکوم به حبس شده ومباشر اصلی هم تبرئه؛تعجب کردم وامیدوارم در مرحله تجدیدنظر بررسی وتامل بیشتری بشود-یکی از وکلای پدرم هم اطلاع داد که دادخواست به محکمه تقدیم کرده وامیدوارم این روند بررسی هم به عدالت واحقاق حق منتهی شود؛از ایشان هم متشکرم-نورالدین هم دنبال حفرچاه کشاورزی خودش هست واز سنگ اندازی‌های موجود ناراحت ومشورت کرد وراهی گفتم شاید به بررسی مجدد برسد.شنیدم خاله دوستم سیامک فوت کرده؛متاثرشدم وبه خودش وخواهرش تسلیت گفتم.-مدتی قبل یکی از دوستان تولید کننده عرقیات سنتی درخصوص شراکت با شخصی با من مشورت کرد که بشدت اورا نهی کردم اما استیصال مانع شد که بپذیرد وضربه سختی خورد وحال دوباره درپی شراکت با شخص دیگری است وگفتم باوکیل واهل حقوق مشاوره کند ودیگر وقت وحال آزمون وخطا نیست وامیدوارم این بار توجه کند واگر بکند.پسر یکی از دوستانم تماس گرفت وجویای احوالم شد ومایل بود مرا ببیند که گفتم درزمان مناسب تری درخدمتم-یکی از دوستانم درخصوص یکی از دوستان مشترک دیگر مشورت کرد بنظرم اطلاعاتش کامل نبود؛راه پیگیری را گفتم-یکی از دوستان هم که مرد شریفی است اما کارهای بسیار نیمه کاره دارددرخصوص دوکار دیگری مشورت کرد راهکار پیگیری را دادم اما خیلی توجه نکردم-به یکی از همسایگان برای کار دایی اش راهنمایی کردم حتما ازطریق دیوان عدالت اداری اقدام کند وامیدوارم توجه کند-با حمید هم صحبت کردم وحرفهایی زد وانتظارداشت که در تهیه نهایی لایحه دفاعیه تکمیلی نظرات او هم لحاظ شود که بیش ازاین او ووکیل اهداف نهایی ترسیمی‌را برای حصول نتیجه آنچنان توجه نکردند گفتم به وکیل دیگری که فکرمیکند خوب است مراجعه کند.

فروش چکش های بادی پیکور بادی پرفراتور بادی
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی