loading...

پیچیده اما ساده مثل بارون

روز نوشت و خاطرات شخصی

بازدید : 794
پنجشنبه 16 مهر 1399 زمان : 10:38


به نام خدا
صبح خواب‌های درهم وبرهمی‌دیدم وجالب است آرمان هم نمونه‌های مشابه ای؛صدقه دادم وخیر است‌‌ان‌شاالله-درخصوص بیمه عمر سوالاتی داشتم ظهر با امین رفتم نزدیک ترین شعبه بیمه سوال کردم وباید مطالعه کنم وانتخاب هم؛از علیپورهم که اخیرا نمایندگی بیمه گرفته سوال کردم-به نمایندگی فروش موتور رفتم ولوازم‌های جانبی موتور را دیدم؛بناشد امین خودش بعدا اقدام کند وبعد نزد دوستم رفتم وموتورم را فروختم؛دراین دوسال بسیار همگام وهم راه من بود وپرخاطره هم؛نگاه کردم۲۳۰۰۰ کیلومتر کارکرده بود؛امیدوارم برای خریدارومالک بعدی اش خیرات وبرکات داشته باشد؛بالاخره وسپایی را که دوست داشتم خریدم وبچه‌ها هم خوشحال شدند؛امیدوارم این موتور هم خیرات داشته باشد-شب تماس‌هایی با دوستان برای پیگیری کارها نمودم واحوال پرسی-در سامانه حقوقی لایحه‌‌‌ای دیدم بنام تشکیل سازمان مهاجران اتباع خارجی؛هرچه فکرکردم یک جایی دراین نام ایراد داشت وبالاخره پیامکی برای مسوولان امرفرستادم؛امیدوارم توجه بشود والبته ناراحت هم نشوند.-شنیدم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری تجدیدنظرخواهی خانم آقای رحیمی‌را رد کرده؛برای اثبات شهادت همسرشان؛متاسف شدم.

داستان کودکانه کپلی در جنگل اسرار آمیز
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی