به نام خدا
جلال پسر عمویش فوت کرده وبه ایشان بسیار هم علاقه داشت؛پیام دادم وتسلیت گفتم؛درخصوص کارش هم توضیحاتی داد که بیانگر ناهماهنگیهابود؛طبق معمول-شهرام عکس یک کشاورزی را فرستاد که اوهم مبتلا به بیماری وفوت کرده ومیگفت چشمش دنبال تقسیم زمینهای مورد اختلافشان بوده و اوهم ندید ورفت؛متاثرشدم؛روحش شاد-احوال ترکمن را پرسیدم؛در همان احوال زندگی وفضایی محصوری است که پیرامون خودش ساخته؛مادام که نگاهمان به دنیا عوض نشد انرژیهای مثبت به سراغ ما نمیآید ودرکارها موفق نمیشویم؛دریغ از درک این نکته مهم-بالاخره پس از قریب ۳سال رای دادگاه درخصوص جعل سندی که با آن زمین پدرم را نقل وانتقال داده بودند صادرشد؛از زحمات بی شائبه و بی بدیل وکیل پدرم وهمچنین خواهرم که بزرگوارانه پیگیر این مهم بود ودیگر عزیزانی که پیگیر آن بودند متشکرم وخدا قوت عرض میکنم-از نتایج مقدماتی کنکور برای امین راضی نیستم؛روز امتحان هم که نگذاشت من با او بروم ومیل چندانی هم دروجودش ندیدم؛انتظار این نتایج را داشتم منتها برایش نوشتم هیچ انسانی بدون اراده وپشتکار به جایی نمیرسد وابتدای آن تحصیل همراه با تهذیب است؛کاش توجه کند؛مع الوصف از مهندس شمس که متخصص دراین امراست؛ خواستم اورا مشورت دهد-تلفنی خلیل پیگیر مکاتبه اش بود که امیدوارم به نتیجه برسد-خودم به آقا سید جواد زنگ زدم واحوال سید رضارا پرسیدم؛بیمارستان بستری است وگفت شکرخدا بهتراست-شرفی اطلاع داد خودش وخانواده اش مبتلا به کروناشده اند؛برایشان شفای عاجل آرزودارم واحوال پرس هستم-با ساجدی وتدینی هم جداگانه احوال پرسی کردم؛ساجدی از نزد متخصص جراحی میآمد وناراضی بود؛برایش شفای عاجل آرزودارم-مادر الی از بخشی از سوختگی دستش نوشت،اینهم داستانی است که آنچه را که لازم است میگوید؛مثل همه کارهای دیگری که توجه چندانی نمیکنم وعادت دارم-عصر با راهنمایی مهندس علی به فروشگاههایپری برای خرید رفتم؛جالب بود و به صرفه هم-سرویس یکی دیگراز ماشینها را هم بردیم وانجام شد؛ خرسند شدم که ماشینها حل شد-تولد ایران هم اول مهراست که تولدش را تبریک گفتم وبسیار از اینکه به یادش بوده ام خرسندشد؛برایش دل آرامیآرزودارم.
بازدید : 501
چهارشنبه 1 مهر 1399 زمان : 23:36