پیچیده اما ساده مثل بارون

به نام خدا
حال یکی از دوستان قدیمی‌را پرسیدم که مدتها پیش گوینده بود وکارمندهم؛خوشحال شد-نسرین درخصوص بیمه یکی از بستگان گفت وهرچه اصرارکردم من کمکی کنم قبول نکرد-سهام درخصوص یک شخصی که همشهری ما هم بود گفت که من نتوانستم کاری بکنم؛بیشتر منظورش مشارکت بود-طوبی مدال در تیراندازی آورده بود؛تبریک گفتم-سام اطلاع داد سیامک پدر بزرگ شده؛خوشحال شدم وتبریک گفتم-الی گفت دوستش میخواهد برگردد ومقداری خشکبار میخواست وگرفتم فرستادم؛امیدوارم خوشش بیاد وخوشحال شود-خانم ساجدی تصویر نامه‌‌‌ای را فرستاد که عریضه شان به بخش دیگری رفته؛امیدوارم توجه شود؛گرچه خودم هم از راه دیگری دنبال کرده ام-ملکوتی را دوباره به دفترخدمات قضایی فرستادم ولایحه اش را اشتباهی به دادگاه فرستاده بودند؛تلفنی آن خانم کاربر را راهنمایی کردم وحل شد؛تشکرکرد وامیدوارم توجه وبذل عنایت شود-شنیدم پس از ندامتگاه مرکزی کرج در زندان تهران بزرگ هم دفاتر خدمات قضایی ایجادشده خوشحال شدم؛نقش بسزایی درروند مکاتبات ولوایح قضایی مددجویان وسرعت بخشیدن به آنها دارد؛امیدوارم در سایر زندانها هم توسعه وایجاد شود-ایمان تماس گرفتم ودرخصوص سید رضا هم مشورت وسوال کردم که گویا فردا قرارشد در رامهرمز دفن شود؛بسیار متاثرم از این درد-جفری مشورت کرد درخصوص برادرش وبه راه حلی رسید؛خیر است‌‌ان‌شاالله-حال شرفی را پرسیدم بهتراست وبرایش سلامت آرزو دارم-مجید دوست خوبم سوالی درخصوص وام ونحوه ضمانت برای اجاره سوال کرد که از یکی از منسوبانم پرسیده وپاسخ دادم-رشید بوستانی برای شکایت وپیگیری خودش از شخصی سوال کرد-خلیل را توصیه کردم حضوری برود پیگیر نامه اش بشود-خیابانی درخصوص نامه اش پیگیری کرد که قرارشد خودشان دنبال کنند-جفری درخصوص شخص دیگری که برای وکالت اسناد هویتی را گم کرده گفت وراهکاری برای بلکه مساعدت بشود گفتم-فردا تولد ادوارد هم هست پیام تبریک دادم؛بسیارخرسند شد.