به نام خدا
امروز سالروز تولد امید است؛از خدای متعال برایش عاقبت به خیری؛رزق وروزی ودل آرامیوشادی آرزو میکنم واز او میخواهم انوار مکرمات خودش را مکرر درمکرر به این جوان ارزانی داردانشاالله؛گرچه دوروز گذشته قدری از او دلگیرم اما شاید من حساسم ویا او خیلی جوانی میکند؛وبه رویش نیاوردم مستقیم اما امیدوارم بفهمد ودرک کند؛سیر داستان وعلت آن را اینجا نمینویسم تا بلکه یادم برود؛از کسانی که بزرگواری کرده به او تولدش را تبریک گفتندوبعضی کادوی تولد به اوداده اند ودر راس آنان دوست خوبی که اول صبح برایش کارت هدیه وگل فرستاده بود متشکرم؛خودم هم علاوه بر کادوی تولدپولی که قول داده بودم برای تعمیر کلی ماشینش بدهم دادم وامیدوارم مورد رضای او واقع شود- دیروز عمران تماس گرفت وشمهای از کارهایش را گفت ودرمورد بیماری دیگرش گفت متاثرشدم وتوصیه کردم حتما برود ودنبال کند؛در خصوص نحوه استفاده از جوراب واریس هم راهنمایی کرد؛بسیار خوشحال شدم وتشکرکردم-یکی از دوستان درخصوص سهام عدالت خودش مشورت کرد وبلد نبود در سامانه سجام ثبت نام کند برایش ثبت نام کردم-یکی از دوستان هم اطلاع داد گویا کار خانم مهندس حل نشده وتعجب کردم چرا به من اطلاعی نداده وپیگیری نکرده؟-حمید پیام داد تا با خاله اش صحبت کنم تا درموضوع اختلاف بین مادرش وخانم حل شود؛برایش نوشتم برادر اصل قضیه را من نمیدانسته ام وتماس به مادرت هم گرفتم وپیام هم دادم جوابم را نداده ازمن چه انتظاری دارید؟پاسخی نداشت- مهدی زمانی اطلاع داد که شاید مشکلش حل شود فوق العاده خوشحال شدم وامیدوارم حل شود وگفتم هرکاری بتوانم بکنم درخدمتم- تورج دوست قدیمیمان اطلاع داد که خانهی خوب وباصفایی دارد ودعوت کرد بروم آنجا وگفتم هماهنگ میکنیم بروم؛جوان هنرمندی است-خواهرم اطلاع داد نامه وکیل را برای گِله از کُندی روند دادرسی پرونده پدر برای رییس کل محاکم مرکز استان برده وامیدوارم که نتیجه بخش باشد؛قرارشد دنبال کند-جفری از بی توجهی یا سهل انگاری به پیامهای وکیل گفت؛اخیرا البته اجتهادهایی ایشان میکند وخیلی سرازکارش درنمیآورم وتوجهی هم نمیکنم که داستان چیست؟-مادر الی پیامهایی درخصوص تشکرالی برای کارهایش گفت که منتقل کنم که گفتم ضرورتی دیگر دراین مقطع ندارد-شراره خانم پیام داد واز بابت پیام تبریک تولد تشکرکرد.-زن ایمان درخصوص طب سنتی مشورت کرد گفتم با دکتر پیغامیمشورت کند
بازدید : 486
چهارشنبه 14 مرداد 1399 زمان : 11:36