به نام خدا
پول از یکی از بستگانم قرض گرفتم وکالایی خریدم؛ وبعد هم فروختم؛امیدوارم نیمچه سودی کنم وبخشی از هزینههای زندگی ام درحدمتعارف ویا بدهیهایم تسویه گردد؛البته این ناشکری نیست واز خدای متعال بخاطر تفضلاتش همیشه متشکرم-برای خرید پس از مدتها ایران مال رفتم وبرای یکی از منسوبینم امتیازی خرید قسطی فراهم شده؛خرید هم کردم وبرای آرمان هم یک کفش که قرار بود کادوی کمکهایش درافطار وسحری ام درماه مبارک بخرم؛خریدم وخیلی خوشحال شد؛مجموعه بازارهایش هم تکمیل ترشده وخوب بود-برای سرزدن خانه حسین رفتم وقرارداد منزلش را هم از بنگاه گرفتم؛اگر باز سهل انگاری نکند میخواهد بیاید وخانه اش را تکمیل کند ومستقرشود- بابابک ومازیار وحسن دوستان مشترک وهمسایگان قدیمیتصویری صحبت کردیم؛خوشحال شدیم-کادوی عروسی ابوالفضل را فرستاده بودم؛خیلی خوشحال شد وابوالفضل دیگرهم که پسردارشده کادوی ناقابلی فرستادم واوهم خوشحال شد؛از خوشحالی آنان خرسندم؛دکترحسین ودکتر رفیعی درخصوص پروندههایشان مشورت کردند وضربههایی که از شراکت خورده اند-نورالدین هم درخصوص مشکل آب که حل نشده بود گفت وگفتم عریضه به وزارت نیرو بفرستد هرچند بعید است دراین مقطع نتیجه بخش باشد-آخرشب هم سالروز تولد یکی از دوستان خانوادگی را تبریک گفتم خوشحال شد؛با کارهای کوچک خوشحال کردن دیگران خودم را هم خرسند میکند.
بازدید : 285
شنبه 9 خرداد 1399 زمان : 0:37