پیچیده اما ساده مثل بارون

به نام خدا
قریشی مشورت کرد وظاهرا پاسخ مُقنع به او برای درخواستش نداده اند وسر درگم بود توصیه کردم ابتدا کپی نامه پاسخ را دریافت کند تا بعد تصمیم وبررسی کند-خانم مهندس را هم زیارت کردم وپیگیر کارهایش بود وبخصوص ساختمانش وامیدوارم حل شود- حاج حسین اطلاع داد از بهزیستی برای آزمایشات بنده خدایی که پیگیر آسایشگاه است بوده اند؛خوشحال شدم-یکی از دوستان که پیگیر انتقال فرزند یکی از اشخاص بود تماس گرفت ودیر اقدام کرده اند ولی بهرحال تشکرکرد از توجه ایشان-هویزه از ادامه وضع بیماری سید رضا گفت وسید مهدی هم تماس گرفت وبعد هم سید امیر برادرش تلفنی درخصوص وضع جسمانی اش گفت و درپی داروهایی برایش بودند؛امیدوارم خدای متعال شفای عاجل عنایت کند-یکی از عزیزان درخصوص وامی‌که گرفت اطلاع داد از توجه واطلاعش متشکرم-امیری درخصوص یک شخصی مشورت کرد ونگران هزینه‌هایی بود توصیه‌هایی کردم چگونه بگوید واز چه راهی که بعدا اطلاع داد که ظاهرا نتیجه بخش بوده-امین خیلی برای مشورت تحصیلی تلاشی نکرد وتمایلی به مشورت با دوستم شمس هم نداشت؛خیر است-سروش مفصل از آرزوهایی برای شرکت دریک همایش‌هایی گفت؛بهشون گفتم تا جایی که درتوانم باشد کمکش میکنم-امروز فرصتی هم بعداز مدتها پاساژگردی رفتیم؛خوش گذشت والبته بسیار خسته هم شدم-کارهای سرویس ماشین دیگرهم تمام شد؛خرسند شدم.