loading...

پیچیده اما ساده مثل بارون

روز نوشت و خاطرات شخصی

بازدید : 221
چهارشنبه 1 مهر 1399 زمان : 23:36


به نام خدا
مدتی قبل تبلیغات انتشار کتاب" بی پرده با احمدی نژاد" را دیدم وآن را تهیه کردم واز ابتدای صبح تا طلوع آفتاب بی وقفه آن را-البته دقیق-خواندم؛کپی برداری‌‌‌ای -از نظرمن-از کتاب‌هاشمی‌بدون روتوش است اما باتِم فیلسوفانه وعارفانه وایده‌های آرمانی ودرعین حال قدری بهم ریخته؛ مقداری البته ارتباطات اشخاص درابتدای آن جالب بود؛در مواردی هم حس کردم از از تاریخ به شدت عبورکرده یا فراموش کرده اند-آقای رییس جمهور فرموده بودند شنبه و یکشنبه روز پیروزی ملت ایران است؛ابتدای صبح مواجه با تشدید تحریم‌ها توسط آمریکا وبهم ریختن بازاربورس وارز وطلا شدیم وخبرهای متواتری می‌آمد؛سر درنیاوردم؛خیر است‌‌ان‌شاالله-پور اسماعیل اطلاع داد مشکلش حل شده وقدری احساس راحتی کرده ولی مشکلاتش ادامه داراست؛ گویا؛اطلاع داد بنادارد مدیری برای مدرسه گذاشته وخودش دنبال کارهای هنری برود-ملکوتی از دادگاهش گفت وخرسند بود؛امیدوارم این قسمت پرونده اش هم حل شود-بدهی ام به دوستان وخانواده وبخشی از وامم را تسویه کردم؛از توجه آنان ومساعدت بامن؛متشکرم-آقای صادقی دوستم شنیدم کرونا گرفته وپیام دادم واحوال پرسی کردم؛قدری شکر خدا بهتراند-احوال پرس جناب عجم هم شدم وبچه‌هایش که شکرخدا بزرگ شده اند ودوستان پرخاطره‌ی منند-با یکی دیگراز دوستان هم بعد مدتها تماس واحوال پرسی کردم؛متاثر از برداشت‌ها وحرف وحدیث‌های آنجا شدم؛وقتی نه ادعایی دارم ونه کاری با آنها داشته ام اینها درپی چه بوده اند واقعا نمیدانم؟ وچرا از خودم سوالی نمی‌پرسند؟-قریشی وخلیل هم پیگیری کارهای خودشان-جداگانه-بودند وقریشی هم برای مِلک پدرم مشتری‌‌‌ای داشت که مناسب نبود آن پیشنهاد-خواهرم درپی کولر بود که به جمال معرفی کردم وایشان کمک کند-درخصوص پرونده پدرم هم واقعا دچار یک سردرگمی‌عجیبی شده رای صادرنمیشد وحال هم ظاهرا قسمتی هنوز باز ومفتوح می‌ماند؛این چه شیوه‌‌‌ای است واقعا من سردرنمی‌آورم؛باید منتظر رای دادگاه بمانم-با عاطفه تلفنی صحبت وتولدش را تبریک گفتم وبرایش کادو هم فرستادم؛یزد رفته وآنجا ساکن شده اند-دکتر حسین تماس واحوال پرسی کرد؛خوشحال شدم؛از پیامک‌های تبلیغی روی خط جدیدش متعجب و می‌خندید-حاج حسین درخصوص شخصی که محتاج کمک بهزیستی بود اطلاع داد که برای تحقیق محلی رفته اند؛ان شاالله که خیر است-با مددزاده صحبت وحال واحوال کردیم-احوال مرادی را پرسیدم؛با الی ومادرش هم صحبت کردم؛حالشان شکرخدا خوب بود-ساجدی هم احوال پرسی کردم ودرخصوص بیماری اش ظاهرا گفته اند که توان نگهداری ندارند وامیدوارم که سلامت خودش را بازیابد-ایران برای پیگیری پرونده اش رفته ولایحه داده بود وقرارشده که شاهد هم ببرد-مولایی حکم دادگاه تجدیدنظررا فرستاده که موقوفی تعقیب صادرکرده؛چون گذشت کرده بوده؛اِماره‌‌‌ای است البته که متهم را تبرئه نکرده-امیری تماس وحال واحوال کردیم ودرخصوص دایی اش که سالهاست مفقود است گفت؛راهکاری دادم-سهام اطلاع داد که مشکلش حل شده؛خرسند شدم‌.

آخرین روز آخرین شهریور قرن
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی